تفاوت لهجه در بریتیش و آمریکایی

مقدمه
زبان انگلیسی بهعنوان یکی از زبانهای بینالمللی، در کشورهای مختلف با لهجهها و گویشهای متفاوتی صحبت میشود. در میان این لهجهها، دو نوع اصلی یعنی لهجهی بریتیش (British English) و لهجهی آمریکایی (American English) بیش از دیگر لهجهها مورد توجه زبانآموزان و رسانهها قرار دارند. این دو لهجه تفاوتهایی در تلفظ، واژگان، گرامر و حتی لحن گفتار دارند که دانستن آنها برای فهم بهتر گفتوگوها، فیلمها، و نوشتارهای انگلیسی اهمیت زیادی دارد.
با این حال، نباید فراموش کرد که لهجهی بریتیش خود به دستههای گوناگونی تقسیم میشود. برای نمونه، لهجهی اهالی لندن که به آن لهجهی “آرپی” یا “Received Pronunciation” میگویند، با لهجهی مردم منچستر، لیورپول یا اسکاتلند تفاوتهایی جدی دارد. همین موضوع در مورد لهجهی آمریکایی نیز صادق است؛ مردم نیویورک، تگزاس، یا کالیفرنیا هرکدام لحن و تلفظ خاص خود را دارند. در این مقاله، ما ابتدا به تفاوتهای کلی بین لهجهی بریتیش و آمریکایی میپردازیم، سپس در بخشهایی به تنوع درونلهجهای این دو گونهی زبانی نیز اشاره خواهیم کرد.
تفاوت در تلفظ (Pronunciation)
تفاوت در تلفظ میان بریتیش و آمریکایی
یکی از نخستین چیزهایی که هنگام شنیدن انگلیسی با لهجههای مختلف جلب توجه میکند، تفاوت در تلفظ کلمات است. این تفاوتها گاهی آنقدر پررنگاند که ممکن است یک زبانآموز در ابتدا نتواند واژهای ساده را در هر دو لهجه بهدرستی تشخیص دهد. یکی از تفاوتهای اصلی، مربوط به تلفظ حرف “R” در پایان یا وسط واژههاست. در لهجهی آمریکایی، این حرف بهطور کامل و واضح تلفظ میشود، حتی اگر در انتهای کلمه قرار گیرد. برای مثال، واژهی car در آمریکایی با صدای «ر» ختم میشود: «کار». در حالیکه در لهجهی بریتیش، بهویژه نوع رسمی آن که به آرپی (Received Pronunciation) معروف است، این حرف در پایان واژهها معمولاً خاموش است و شنونده چیزی شبیه «کا» میشنود.
تفاوت جالب دیگری در تلفظ حرف T دیده میشود. در لهجهی بریتیش، این حرف بهطور کامل و واضح تلفظ میشود، همانطور که در نوشتار آمده است. اما در لهجهی آمریکایی، T در میان دو واکه (مثل water) معمولاً به صدایی شبیه «D نرم» تبدیل میشود. بنابراین، واژهی water در بریتیش بهصورت «واتِر» شنیده میشود، در حالیکه در آمریکایی بیشتر شبیه «وادِر» تلفظ میشود. این تفاوت شاید ظریف بهنظر برسد، اما در مکالمهی روزمره میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
از دیگر تفاوتهای شنیداری، میتوان به تلفظ حرف A در برخی واژگان اشاره کرد. در لهجهی بریتیش، صدای A در کلماتی مانند dance یا glass معمولاً کشیده و نزدیک به آ تلفظ میشود، چیزی مانند «دانس» یا «گلاس». ولی در لهجهی آمریکایی همین واژگان کوتاهتر و با صدای æ تلفظ میشوند، مانند «دَنس» یا «گَلس».
حتی محل تأکید در برخی کلمات نیز میان دو لهجه متفاوت است. برای نمونه، واژهی advertisement در لهجهی بریتیش با تأکید بر بخش دوم واژه خوانده میشود: ad-ver-TISE-ment. اما در لهجهی آمریکایی، تأکید روی بخش اول است: AD-ver-tise-ment. این جابهجایی در استرس کلمه ممکن است باعث شود در شنیدن واژهها دچار تردید شویم، بهویژه اگر عادت به یکی از این لهجهها داشته باشیم.
در مجموع، تفاوتهای تلفظی بین این دو لهجه، نهتنها از نظر آوایی بلکه از نظر فرهنگی و جغرافیایی نیز معنا دارند. لهجه، بخشی از هویت گویشور است، و شناخت تفاوتهای آن نهتنها به زبانآموز کمک میکند بهتر بفهمد، بلکه افق درک او را از فرهنگها و جوامع انگلیسیزبان نیز گسترش میدهد.
یکی از بارزترین و شنیدنیترین تفاوتها بین لهجهی بریتیش و آمریکایی، در تلفظ کلمات است. حتی اگر دو نفر از بریتانیا و آمریکا دقیقاً یک جملهی یکسان را بخوانند، تفاوت در نحوهی ادای کلمات بهوضوح شنیده میشود.
۱. صدای حرف R
در لهجهی آمریکایی، حرف “R” در پایان یا وسط کلمات کاملاً تلفظ میشود. برای مثال:
- Car
- بریتیش: /kɑː/
- آمریکایی: /kɑːr/
در مقابل، در لهجهی استاندارد بریتیش (خصوصاً آرپی – Received Pronunciation)، حرف R معمولاً تلفظ نمیشود مگر آنکه پس از آن یک واکه (vowel) بیاید.
۲. صدای T
در لهجهی آمریکایی، صدای T در میان کلمات اغلب به صورت “flap T” شنیده میشود، یعنی چیزی شبیه به D نرم. به همین دلیل واژهی زیر:
- Water
- بریتیش: /ˈwɔːtə/
- آمریکایی: /ˈwɑːdər/
در لهجهی بریتیش، T واضح و مشخص تلفظ میشود.
۳. صدای A
تلفظ واکهها نیز تفاوت دارد، بهخصوص حرف A در واژگانی مانند:
- Dance
- بریتیش: /dɑːns/
- آمریکایی: /dæns/
در اینجا بریتیش تمایل دارد بهجای æ از آ کشیده (ɑː) استفاده کند.
۴. استرس واژگان
گاهی محل تأکید (استرس) روی بخشهای مختلف واژه فرق دارد:
- Advertisement
- بریتیش: adVERtisement
- آمریکایی: Advertisement
تفاوت در واژگان
یکی دیگر از تفاوتهای ملموس میان لهجهی بریتیش و آمریکایی، در واژگان و انتخاب کلمات است. گاهی اوقات، یک مفهوم یا شیء واحد در این دو گونهی زبانی با واژههایی کاملاً متفاوت بیان میشود. این تفاوتها ممکن است برای زبانآموزانی که با یکی از لهجهها بیشتر آشنا هستند، گیجکننده باشد.
برای مثال، چیزی که آمریکاییها به آن apartment میگویند، در بریتیش بیشتر با واژهی flat شناخته میشود. هر دو واژه به معنای “واحد مسکونی در یک ساختمان چندطبقه” هستند، اما بسته به موقعیت جغرافیایی، کاربرد یکی رایجتر از دیگری است. به همین ترتیب، واژهی truck که در آمریکا برای اشاره به خودروهای باربری استفاده میشود، در بریتانیا بهصورت lorry شناخته میشود. در نگاه نخست شاید این تفاوتها ساده یا حتی بیاهمیت بهنظر برسند، اما در زندگی روزمره و درک متون یا گفتوگوها، نقش مهمی دارند.
نکتهی جالب آنجاست که گاهی دو واژهی متفاوت نهتنها مفهوم یکسانی دارند، بلکه در کاربرد فرهنگی نیز تفاوتهایی نشان میدهند. مثلاً آمریکاییها واژهی elevator را برای آسانسور به کار میبرند، در حالیکه در بریتیش انگلیش از واژهی lift استفاده میشود. یا واژهی subway که در آمریکا به معنای مترو است، در بریتانیا به معنای “زیرگذر پیاده” استفاده میشود، و برای مترو بیشتر از underground یا tube استفاده میکنند.
گاهی تفاوتها فقط در سطح واژگان نیستند، بلکه به عبارات اصطلاحی نیز میرسند. ممکن است یک جملهی رایج در لهجهی آمریکایی، در بریتیش اصلاً کاربرد نداشته باشد یا برعکس. همچنین بعضی واژگان ممکن است در هر دو لهجه وجود داشته باشند اما معانی متفاوتی بدهند. بهعنوان نمونه، واژهی pants در انگلیسی آمریکایی به معنای شلوار است، اما در بریتیش انگلیش همین واژه به معنای لباس زیر مردانه است! بنابراین، استفادهی ناآگاهانه از برخی واژگان میتواند گاه حتی خندهدار یا سوءتفاهمبرانگیز باشد.
در مجموع، تفاوت در واژگان میان لهجههای بریتیش و آمریکایی، نهتنها برای یادگیری زبان، بلکه برای فهم دقیقتر از فرهنگ، نحوهی تعامل و حتی طنز آن زبان ضروری است. زبان، بازتابی از زندگی و ذهنیت مردم است، و واژهها، کلیدهایی هستند برای درک جهان آنها.
تفاوتهای گرامری
گذشته از تفاوت در تلفظ و واژگان، زبان انگلیسی در دو لهجهی بریتیش و آمریکایی تفاوتهایی نیز در سطح گرامر و ساختارهای دستوری دارد؛ هرچند این تفاوتها کمتر از دو مورد قبلی به چشم میآیند، اما برای زبانآموزانی که بهدنبال دقت و روانی در گفتار یا نوشتار هستند، شناخت آنها اهمیت ویژهای دارد.
یکی از تفاوتهای برجسته، در استفاده از زمان حال کامل (present perfect) است. در انگلیسی بریتیش، این زمان بیشتر و گستردهتر به کار میرود. مثلاً اگر شخصی کاری را بهتازگی انجام داده باشد، یک بریتانیایی میگوید: I have just eaten. در حالیکه یک آمریکایی احتمال زیادی دارد بگوید: I just ate. یعنی بهجای حال کامل، از گذشته ساده (simple past) استفاده کند. از نظر قواعد گرامری هر دو درستاند، اما تفاوت در سبک کاربردی است.
تفاوت دیگری که اغلب دیده میشود، در استفاده از افعال جمع یا مفرد برای اسامی گروهی مثل team، government یا family است. در لهجهی آمریکایی، این اسامی معمولاً بهصورت مفرد در نظر گرفته میشوند: The team is winning. اما در بریتیش، چنین واژههایی میتوانند بهصورت جمع هم بهکار روند، بهویژه زمانیکه بر اعضای گروه تأکید باشد: The team are winning. این تفاوت، بازتابی از نگاه دستوری به کل و جزء در زبان انگلیسی است.
در بعضی افعال نیز تفاوتهایی در شکل گذشته یا اسم مفعول دیده میشود. برای مثال، در بریتیش انگلیش، گذشتهی فعل learn میتواند learnt باشد، اما در آمریکایی شکل learned رایجتر است. همین قاعده دربارهی افعال دیگری مانند dream – dreamt/dreamed یا burn – burnt/burned نیز صدق میکند. در کل، بریتیش بیشتر گرایش دارد به استفاده از شکلهای قدیمیتر و مختصرتر افعال گذشته.
حتی در حروف اضافه نیز تفاوتهایی دیده میشود. مثلاً در انگلیسی بریتیش میگویند: at the weekend، در حالیکه آمریکاییها میگویند: on the weekend. یا در بیان تاریخ، بریتانیاییها میگویند: at university و آمریکاییها ترجیح میدهند: in college. این تفاوتها هرچند کوچکاند، اما در نوشتار رسمی و گفتار دقیق، نشاندهندهی تسلط و دقت فرد به لهجهی مورد استفادهاند.
در مجموع، تفاوتهای گرامری بین بریتیش و آمریکایی نهتنها ساختاریاند، بلکه اغلب ریشه در سنتهای آموزشی، نوشتاری و حتی نگرش فرهنگی به زبان دارند. برای زبانآموز، دانستن این نکات میتواند به انتخاب آگاهانهتری میان لهجهها منجر شود و از سردرگمی در فهم یا تولید زبان جلوگیری کند.
تفاوتهای املایی (Spelling)
از جمله تفاوتهای شاخص میان بریتیش و آمریکایی انگلیسی، تفاوت در شیوهی نوشتن و املای کلمات است. این تفاوتها گاهی چنان واضحاند که حتی از ظاهر کلمات میتوان حدس زد نویسنده به کدام لهجه و الگوی نگارشی وفادار بوده است. در بسیاری از متون رسمی، مانند مقالههای دانشگاهی یا نامههای اداری، این مسئله اهمیت بالایی دارد.
یکی از رایجترین تفاوتها در املا، مربوط به واژههایی است که در بریتیش با -our و در آمریکایی با -or پایان مییابند. مثلاً واژهی colour در بریتیش، به صورت color در آمریکایی نوشته میشود. همین قاعده در کلماتی مانند favour/favor، honour/honor و neighbour/neighbor نیز صدق میکند. حذف حرف «u» در لهجهی آمریکایی، حاصل تلاشهایی در قرن نوزدهم برای سادهسازی زبان و یکسانسازی تلفظ با نوشتار بود.
تفاوت دیگر در واژگانی است که در بریتیش به -re ختم میشوند، اما در آمریکایی این پسوند به -er تبدیل شده است. برای نمونه، centre در بریتیش، به صورت center در آمریکایی نوشته میشود. این تفاوت، باز هم از تمایل آمریکاییها به سادهتر کردن ساختار نوشتاری ناشی میشود.
در بعضی موارد، حروف صامت دوگانه نیز محل اختلافاند. مثلاً فعل travel در زمان گذشته در بریتیش به صورت travelled و در آمریکایی به صورت traveled نوشته میشود. بریتانیاییها تمایل دارند در اینگونه موارد حرف صامت را دو بار بنویسند، در حالیکه آمریکاییها فقط یکبار آن را میآورند.
حتی در افعالی که به -ise ختم میشوند، تفاوتهایی دیده میشود. بریتیش انگلیش معمولاً از -ise استفاده میکند، مانند realise یا organise، اما آمریکاییها این واژهها را با -ize مینویسند: realize، organize. جالب آنکه، با وجود ریشهی یونانی این پسوند و تمایل فرهنگستانهای آمریکایی به کاربرد آن، بسیاری از نویسندگان بریتانیایی نیز گاه از -ize استفاده میکنند، بهویژه در متونی که پیرو سبک دانشگاهی آکسفورد هستند.
این تفاوتهای املایی، هرچند در نگاه اول جزئی بهنظر میرسند، اما در متنهای طولانی و رسمی میتوانند سبک نویسنده را مشخص کنند و حتی در بعضی مواقع، باعث نمرهکسر یا اصلاح اجباری در متون دانشگاهی یا تجاری شوند. بنابراین، شناخت آنها و وفاداری به یک سیستم نگارشی، بهویژه در نوشتن مقالات علمی یا مکاتبات رسمی، اهمیت زیادی دارد.
لهجههای مهم بریتیش انگلیش
وقتی از “لهجه بریتیش” صحبت میکنیم، در واقع به یک زبان واحد اشاره نمیکنیم بلکه به یک طیف گسترده از لهجهها و گویشهایی اشاره داریم که در انگلستان، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی شنیده میشوند. اما در بین آنها، برخی لهجهها آنقدر پررنگ و پرکاربردند که به عنوان نمایندهی انگلیسی بریتیش در رسانهها، آموزش و فرهنگ عمومی شناخته میشوند.
یکی از مشهورترین و رسمیترین لهجهها، RP (Received Pronunciation) است که گاهی با عنوان “لهجه سلطنتی” یا “لهجه ملکه” هم از آن یاد میشود. این لهجه بیشتر در آموزش زبان انگلیسی در سطح بینالمللی تدریس میشود و در رسانههای بریتانیا، بهویژه بیبیسی، رواج زیادی دارد. RP، لهجهای است بدون بار منطقهای خاص و بیشتر به طبقات تحصیلکرده و رسمی جامعه انگلستان وابسته است.
در مقابل RP، لهجههای منطقهای زیادی قرار دارند که هریک ویژگیهای خاص خود را دارند. لهجه Cockney که در شرق لندن شنیده میشود، یکی از پررنگترین و متفاوتترین لهجههاست. این لهجه با حذف یا تغییر تلفظ صامتها و استفاده از اصطلاحات خیابانی خاص، شهرت دارد. مثلاً در لهجه Cockney، کلمهی “think” ممکن است به صورت “fink” تلفظ شود.
در شمال انگلستان، لهجه Northern یا «لهجه شمالی» را میشنویم که خود شامل لهجههای منچستر، لیدز و نیوکاسل است. این لهجهها اغلب نسبت به لهجههای جنوبی، آواهای سختتر و لهجهای زمختتر دارند. لهجه Geordie که در ناحیه نیوکاسل شنیده میشود، یکی از خاصترین این لهجههاست و درک آن برای بسیاری از زبانآموزان حتی از لهجه اسکاتلندی هم دشوارتر است.
لهجه اسکاتلندی (Scottish English) نیز جایگاه مهمی در جغرافیای زبانی بریتانیا دارد. این لهجه آوایی متفاوت دارد و برخی واژگان آن از زبان گِیلیک اسکاتلندی ریشه میگیرند. آهنگ کلام در اسکاتلندی انگلیش بالا و پایین فراوان دارد و حرف «r» معمولاً با شدت تلفظ میشود.
در ولز هم مردم انگلیسی را با لهجهای خاص صحبت میکنند که به آن Welsh English میگویند. لهجه ولزی تأثیراتی از زبان بومی ولزی دارد، آهنگین است و کشش خاصی در واژهها دارد. بسیاری از سخنوران ولزی دو زبانهاند و همین موضوع بر لهجه آنها تأثیر میگذارد.
در نهایت، لهجه West Country (لهجه جنوبغربی) که در مناطق روستایی مانند کورنوال و دوون شنیده میشود، حالتی آرامتر و نرمتر دارد. برخی پژوهشگران معتقدند این لهجه از بسیاری جهات به انگلیسی قدیم نزدیکتر است.
این تنوع لهجهها در بریتانیا، نهتنها نشانهای از گسترهی جغرافیایی و تاریخی این کشور است، بلکه گواهی است بر زندهبودن زبان و هویتی که در قلب گویشورانش جریان دارد. انتخاب میان این لهجهها برای زبانآموزان ممکن است دشوار باشد، اما شناخت آنها درک عمیقتری از فرهنگ و زبان به فرد میدهد.

لهجههای مهم آمریکایی
بر خلاف بریتانیا که زبان انگلیسی در قالبهای مختلف منطقهای و فرهنگی بهکار میرود، در آمریکا نیز زبان انگلیسی انواع مختلف لهجهها را در بر میگیرد. لهجههای آمریکایی تفاوتهای قابل توجهی با هم دارند و بسیاری از آنها ویژگیهای خاص خود را در تلفظ، واژگان، و حتی گرامر دارند.
لهجه جنوبی (Southern English) یکی از معروفترین و شناختهشدهترین لهجههای آمریکایی است. این لهجه بیشتر در ایالات جنوبی آمریکا شنیده میشود، از جمله در ایالتهای تگزاس، لوئیزیانا، جورجیا و کارولینای جنوبی. لهجه جنوبی معمولاً با تلفظ کشیده و نرم حروف و کلمات شناخته میشود. برای مثال، “I” به صورت “ah” تلفظ میشود. همچنین در این لهجه، ممکن است حرف “r” در انتهای کلمات حذف شود. این لهجه در برخی نواحی ممکن است به لهجههایی مانند Cajun در لوئیزیانا تغییر کند که دارای تأثیرات فرانسوی است.
لهجه نیویورکی (New York English) یکی دیگر از لهجههای پرطرفدار و شناختهشده در آمریکاست. لهجه نیویورکیها بهویژه در مناطق شهری مثل نیویورک، نیوجرسی و اطراف آنها بهطور خاص شناخته میشود. ویژگیهای بارز این لهجه شامل تلفظ قوی و با شدت حرف “r” و در برخی موارد کاهش یا حذف صدای “t” است. بهعنوان مثال، “coffee” به صورت “caw-fee” تلفظ میشود.
در شمالشرق آمریکا، لهجه بوستونی (Boston English) بهویژه در ایالت ماساچوست رایج است. این لهجه نیز از نظر آوایی متفاوت است و یکی از ویژگیهای برجسته آن حذف صدای “r” در انتهای کلمات است. مثلاً “car” به صورت “cah” تلفظ میشود. علاوه بر این، حرف “a” در برخی کلمات به شکلی متفاوت از سایر مناطق آمریکایی تلفظ میشود.
لهجه غربی (Western English)، که در ایالات غربی مانند کالیفرنیا، اریگون و واشنگتن رایج است، معمولاً به لهجهای نرم و آرام معروف است. این لهجه، بهویژه در کالیفرنیا، به لهجهای بسیار قابلفهم و معمولاً بدون تفاوتهای زیاد در تلفظ معروف است. این لهجه به دلیل حضور زیاد مهاجران از نقاط مختلف آمریکا و دیگر کشورها، معمولاً ترکیبی از لهجههای مختلف به شمار میرود.
لهجه میانهغربی (Midwestern English) یا لهجه “میدوی“، که بیشتر در ایالتهایی مانند ایلینوی، میشیگان و اوهایو شنیده میشود، یکی از واضحترین و سادهترین لهجهها در آمریکاست. این لهجه معمولاً بدون تغییرات شدید در تلفظ کلمات است و به همین دلیل در رسانهها بهویژه در اخبار و برنامههای تلویزیونی محبوب است. مردم این منطقه معمولاً بهطور واضح و روشن صحبت میکنند و از آن به عنوان “لهجه استاندارد آمریکایی” یاد میشود.
لهجه غربجنوبی (Southwestern English) یکی دیگر از لهجههای متداول آمریکایی است که در ایالاتی مثل تگزاس، آریزونا و نیومکزیکو شنیده میشود. ویژگیهای این لهجه شامل تلفظهای خاص در برخی واژگان و گاهی استفاده از اصطلاحات اسپانیایی است، که بهویژه در مناطقی که نزدیک به مرز مکزیک قرار دارند، بیشتر شنیده میشود.
این لهجهها و گویشهای مختلف در ایالات متحده نهتنها زبان را غنیتر میکنند بلکه نشاندهندهی تاریخچهی مهاجرتها، تفاوتهای فرهنگی و حتی تأثیرات جغرافیایی هستند که زبان انگلیسی را در این کشور شکل دادهاند. برای کسانی که زبان انگلیسی را بهعنوان زبان دوم میآموزند، آگاهی از این لهجهها و ویژگیهای آنها بهویژه در هنگام یادگیری مکالمات روزمره یا ارتباط با افراد از نقاط مختلف این کشور بسیار مهم است.
مقایسه کلی بین لهجههای بریتیش و آمریکایی
در نهایت، وقتی که به مقایسهی لهجههای بریتیش و آمریکایی میپردازیم، متوجه میشویم که این دو لهجه نهتنها در تلفظ واژگان، بلکه در ساختار زبانی، واژگان خاص و حتی بعضی از قوانین گرامری با هم تفاوتهای قابل توجهی دارند.
- تلفظ و آواشناسی
مهمترین تفاوت بین این دو لهجه، نحوهی تلفظ صداهاست. در بریتیش، بسیاری از کلمات بهویژه در لهجههای RP و Cockney با دقت بیشتری تلفظ میشوند. مثلاً حرف “r” در انتهای کلمات بریتیش معمولاً بهطور کامل تلفظ میشود، اما در لهجههای آمریکایی، این حرف اغلب حذف میشود. همچنین در بریتیش، برخی صداها مانند “a” در کلمات خاص با کشیدگی بیشتر تلفظ میشود که در آمریکاییها این کشیدگی کمتر به چشم میخورد. - واژگان و اصطلاحات
تفاوتهای واژگانی هم قابل توجه هستند. بسیاری از کلمات در بریتیش و آمریکایی معنای مشابه دارند، اما شکل و اصطلاحات آنها متفاوت است. بهعنوان مثال، در بریتیش از واژهی “biscuit” برای اشاره به شیرینیها استفاده میشود، در حالی که در آمریکاییها این کلمه به “cookie” تغییر میکند. همچنین برخی از کلمات کاملاً متفاوت هستند، مانند استفاده از “flat” در بریتیش برای آپارتمان که در آمریکاییها “apartment” است. - گرامر و ساختار جملات
در برخی مواقع، تفاوتهای گرامری نیز در میان این دو لهجه وجود دارد. برای مثال، در بریتیش، از ساختار “have got” برای نشان دادن مالکیت استفاده میشود (مثل: “I have got a car”) در حالی که در آمریکایی، بیشتر از “have” بدون “got” استفاده میشود (مثل: “I have a car”). همچنین در استفاده از زمانها، بریتیشها بهطور معمول در جملات خبری از زمان حال کامل استفاده میکنند، در حالی که آمریکاییها بیشتر از زمان گذشته استفاده میکنند. - آهنگ و لحن گفتار
در نهایت، شاید مهمترین تفاوتی که در مکالمات بریتیش و آمریکایی مشاهده میشود، آهنگ و لحن کلام است. بریتیشها معمولاً در سخن گفتن تمایل دارند تا از لحنهای ملایمتر و دقیقتری استفاده کنند، در حالی که آمریکاییها بیشتر تمایل به استفاده از لحنهای آزادتر و روانتر دارند. این تفاوتها میتواند بر نحوه درک و فهم هر لهجه تأثیر بگذارد.
نتیجهگیری
در مجموع، لهجههای بریتیش و آمریکایی با وجود شباهتهای ساختاری و واژگانی فراوان، تفاوتهای قابل توجهی در تلفظ، گرامر و اصطلاحات دارند. این تفاوتها نهتنها در زبانشناسی بلکه در فرهنگهای مرتبط با هر لهجه نیز نقش مهمی ایفا میکنند. اگرچه انتخاب یکی از این لهجهها به دلخواه فرد و نیازهای شخصی بستگی دارد، اما آگاهی از این تفاوتها میتواند به یادگیری بهتر زبان انگلیسی کمک کند و در ارتباطات بینالمللی موفقتر عمل کرد.


دیدگاهتان را بنویسید